در قسمت اول از "ارزیابی آمادگی خود" برای صادرات گفتیم و اگر فرض کنیم آمادگیمان برای ایفای نقش در زنجیره ارزش صادرات مورد ارزیابی قرار گرفته است و آمادگی نسبی برای صادرات وجود دارد، حال، سوال این است که داستان سفر صادرات چگونه آغاز می شود؟
و آیا قصد سفری طولانی کرده ایم که به امید رسیدن به هدف، پلهای پشت سر را خراب کرده و هرگز با تردید به پشت سر نگاه نمی کنیم؟
فرض کنید شما می خواهید صادرات محصولی مانند فرش ماشینی انجام دهید، خوب فکر می کنید و یاد پسرخاله مقیم دوبی خود می افتید، پسر خاله شما مدتی در دوبی در کار املاک بوده است و به نظر شما، زبان انگلیسی خوبی دارد و با شرکتهای بزرگ اماراتی رفت و آمد دارد ...
با خود فکری میکنید و به نظرتان اولین بازار مناسب کالای شما امارات متحده عربی است، تماسی می گیرید و ایده خود در بحث صادرات محصولات را برای پسرخاله محترمتان بیان میکنید، او که مدتها است از کسادی بازار املاک گلایه می کند، قیمت ها و کاتالوگ را میگیرد و بعد از چند هفته با بررسی هایی که در فروشگاههای خرده فروشی و مراکز خرید انجام داده است، گزارشی به شما می دهد؛ به نظر میاید که اختلاف قیمت زیادی بین فرشهای موجود در فروشگاههای کفپوش و فرش اماراتی با قیمت های فرشهای شما وجود دارد.
حال، همه چیز جذاب و به نظر اتفاقاتی زیبا در راه است.
قیمتها و آغوش باز برخی مغازه داران، پسر خاله و شما را به ورود به مذاکرات جدی تر تشویق می کند.
داستان را در اینجا متوقف می کنیم، همه چیز جذاب و تا این لحظه بسیار خوب و امیدوارکننده پیش رفته است.
حال، سوالاتی به شرح زیر و به نوعی حیاتی برای تداوم خوب این حرکت مطرح است، که پاسخ به این سؤالات، شما و اتاق فکرتان را برای برداشتن گامهایی هدفمندتر و یا اصلاح زودهنگام مسیر رفته، تشویق و ترغیب می کند:
☘️ آیا کشور هدف (امارات)، صرفا به اتکای حضور و توانمندیهای پسرخاله در دوبی (که قطعا ممکن است فرصت مناسبی هم باشد) انتخاب گردیده است؟
☘️ و یا حضور ایشان، فقط برای ایجاد جرقه ای برای حرکت بوده و خود در نحوه اجرا و مدل های حضور در بازار هدف نقش آفرینی می کنید؟
☘️ آیا پسرخاله اطلاعاتی جامع از محصول، روشهای تولید و تأمین کالا، حجم، روشهای حمل، نحوه نگهداری کالای شما دارد؟
☘️ به زبان ساده، آیا آموزش را از همان ابتدا در دستور کار خود در همه سطوح قرار داده اید؟ و یا هرکس به نوعی آتش به اختیار، تصمیم سازی و طی طریق می کند؟
☘️ آیا این شیوه انتخاب بازار هدف از ابتدا صحیح بوده و یا نه صرفا ساده ترین شیوه بوده است؟
☘️ آیا انتخاب دیگری هم داشته ایم؟
☘️ چگونه به شکل کتابخانهای و چابک، بازارهای هدف بالقوه خود را شناسایی کنیم؟
☘️ آیا عالمانه HS Code محصول خود را شناسایی کرده اید؟ (کد کالا یا گروه کالای شما در سیستم گمرکات که با استفاده از کتاب قوانین مقررات صادرات و واردات که سالیانه منتشر میشود و یا در سایت های مختلف قابل یافتن است)
☘️ آیا آماری از صادرات محصول و یا ارزش آفرینی خدمات خود از کشور و رقبایتان دارید؟ طریق (مروری بر سایتهای سازمان توسعه تجارت و همچنین گمرک ایران داشته باشید).
☘️ آیا انتخاب حرفه ای کشورهای هدف صادراتی، صورت پذیرفته و یا صرفا با مشاوره های سطحی و یا از روی اجبار بوده است؟
☘️ آیا بر اساس آمار گمرکات، کشورهای هدف، مصرف کننده محصول یا خدمات شما بوده اند و یا واسطه ترانزیت به کشورهای دیگر؟
☘️ شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سلایق، توان تکنولوژی و توان خرید کشور هدف کالای خود را ارزیابی نموده اید؟
☘️توافقات و معاهدات فیمابین ایران و کشورهای هدف چیست؟
☘️ آیا تعرفه های ترجیحی وجود دارد؟
☘️ آیا تا به حال تحلیلی هوشمندانه از قوانین، مقررات و شرایط بازارهای هدف خود داشته اید؟
☘️ آیا از عملکرد رقبا و توان تکنولوژی آنها و تعاملات آنها با بازار هدف خود و نرخ تعرفه و حتی تعرفه های ترجیحی رقبا، اطلاعاتی قابل استناد دارید؟
با پاسخ به این گونه سوالات و ثبت آنها به تاریخ امروز، شروع حرکت و یا مسیر رفته را مورد ارزیابی قرار داده و شفاف تر به پیش رفته و یا سریعتر مسیر رفته را اصلاح می کنید.
با ما همراه باشید در "پویش ملی صادرات"