تجارت خارجی، عراق ، آسیایه میانه و ما

حرفهایی هست برای گفتن ولی حالی نیست برای گفتن.

تعطیلی قریب به یکماه مرکز تجاری ایران در اربیل هم داستان مضحکی شده است.

روز جشن ملی صادرات در اصفهان فرمودید هفته دیگر باز می شود

اینجا در آسیایه میانه هم آغاز سرما عید قربان و سال نوی میلادی انشاا...امید رونق کار ما و احیای مریض در کما رفته است.

صادرکننده نمونه و مصائب یک تاجر ایرانی

امسال 2 عضو شرکت مدیریت صادرات دانا، نائل به افتخار صادرکننده نمونه استان اصفهان شدند، هر چند به شیرینی این پیروزی جهت انرژی گرفتن توسعه کارها نیاز مندیم ولی عرصه سختی شده است. اینجا را هم اندر مصائب تاجر ایرانی و تنهایی نسبی آنها در بازارهای هدف بخوانید.

نمایشگاه جمهوری اسلامی ایران یا محل عرضه کیف و چتر چینی؟!

ششمین نمایشگاه جمهوری اسلامی ایران در قرقیزستان در حالی به کار خود پایان داد که به علت تحولات اخیر این کشور خیلی از شرکتهایی که با این بازار آشنایی نداشتند تمایلی به شرکت در نمایشگاه این کشور نداشتند و تاریخ نمایشگاه چند باری عوض شد و فقط تعدادی از برندهای خوب و تجار ایرانی که سالهاست در این کشورفعال هستند به طور فعال و خوب حضور داشتند، نمایشگاه درحدود 70% سال قبل و البته همراه با غرفه های عرضه چتر و کیف چینی بود؟! شرکت آوه نور قزوین حداقل طی 2 سال گذشته که بنده دیده ام، عدم توانایی خود را در برگزاری نمایشگاه آبرومند برای ایران در قرقیزستان نشان داده است.(البته از 4 سال قبل خبر ندارم و لی گویا در دورانی هم این نمایشگاه خوب بوده است)

جا دارد دوستان در سازمان توسعه تجارت فکری به حال اینجور برگزارکنندگان انجام دهند. هرچند در شرکت آوه نور قزوین تلاش بسیاری برای بازاریابی و فروش عرفه ها در دوران قبل از برگزاری نمایشگاه انجام می دهند ولی این کافی نیست (گزینه های مختلف پرداخت ، تخفیفات ، نحوه استفاده از یارانه سازمان توسعه و یا ارسال رایگان بار در صورت ثبت نام زودتر را مطرح می کنند) ولی در پایان می بینیم به جای برندهای خوب ایرانی، غرفه ها باید برای فروش محصولات چینی واگذار شود! به عنوان راه حل اگر شرایط یک کشور تغییر کرده است و تولیدکنندگان و تجار علاقه ای به حضور ندارند، سازمان توسعه تجارت با ارائه یارانه های 80 تا 100 درصد به شرکت های خوشنام و صادرکننده نمونه و پذیرش هزینه های برگزاری مجال را برای برگزاری ضعیف و دور از شان ایران بگیرد.

رفتار عجیب مصرف‌کنندگان بنزین 2 ساعت صف برای خرید 5 لیتر

این عنوان در روزنامه دنیای اقتصاد پنج شنبه توجهم را جلب کرد، پر کردن باک بنزین با 5 تا 10 لیتر بنزین، رفتاری که در خیلی از کشورهایی که سوخت گران است، مثل کشورهای مشترک المنافع و روسیه و ترکیه متداول است. به قول دوستی راننده تاکسی در استانبول تا رسیدن به هتل 2 بار بنزین زد، هر مرتبه مقداری کمی، به اندازه ای که می خواست با تاکسی کار کند... ما نمی دونیم چه رفتارهایی خواهیم کرد، هنوز که یارانه ها رو هم بر نداشتن، البته این نکته هم مهم است که حداقل تو قرقیزستان و قزاقستان پمپ بنزین فراوان بود و خوشبختانه صفی در کار نیست

چگونه ارزان سفر کنیم

داستان امروز شروع شد که آقا حامد دوست من که باید یک روز سفرنامه سفرهایی رو که رفته بنویسه، در مورد سفرهای ارزانی که تو دنیا مردم انجام می دهند گفت، قبلاً چیزهایی در موردش شنیده بودم، ولی امروز حامد مفصل تر گفت و یک جستجویی هم توی اینترنت کردم:  

 How To Travel The World For Free (Seriously)  

  سایت کوچ سرفینگ رو هم ببینید نت ورک کسایی که می خواهند سفر ارزان بروند:  

http://www.couchsurfing.org/ 

هیچ چیز غیرممکن نیست!

با تشکر از جناب مجاهدی، در تکمیل مطلب پست قبلی، مطلبی رو از وب لاگ جناب آقای سید سعید میر واحدی معرفی کردند: 

هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشدمان است،و باید برای رسیدن به موفقیت و موقعیت بهتر آن را فدا کنیم.   

هیچ چیز غیرممکن نیست!

گنج در خرابه است ؟!

نظرتون راجع به این جمله چیه؟  "گنج در خرابه است"  

من از منظر بازرگانی و تجارت دارم قضیه رو بررسی می کنم، نه اینکه گنج استعاره از زیاده خواهی صرف مادی و ... باشه . می خواهم ببینم نظر بقیه چیه.  

اغلب متخصصان و بزرگان تجارت می گویند فرصتها در شرایط سخت و بحرانهاست و به اصطلاح آن طرف ترس است یا عبارت "پول اون طرف ترسه" "پول آن طرف خطره". حالا فرصت های تجاری کجا هستند؟  

در چهارراهها و هاب های مدرن تجاری دوبی، سنگاپور، توکیو، لندن، نیویورک و ... یا عراق، افغانستان، آفریقا ( کنگو، زیمباوه، سومالی و ...)؟ 

یا تصمیم گیران و کارگردانان اصلی در چهارراهها نشستند و بازی تجارت را در فرصتهای موجود در خرابه ها و ویرانه ها بازیگردانی می کنن؟  

کجا بیشتر درس تجارت و مدیریت یاد می گیرید؟ تو چهاراهها تجاری و اتاق فرماندهی یا خط مقدم جبهه؟  

(می توانید یک حالت رو هم فرض کنید که تجربه و شرایط لازم برای نشستن در اتاق فرماندهی رو هم دارید حالا کجا رو انتخاب می کنید)  

این روزها در ابعاد تجاری زندگی و توسعه کسب و کارمان به این موضوع فکر می کنم. شما چه طور؟ 

مولانا می گه:  

هر کجا ویران بود آن جا امید گنج هست

گنج حق را می‌نجویی در دل ویران چرا 

مولانا تکلیف گنج دنیا و گنج حق را مشخص کرده...امیدوارم به گنج حق برسیم